الف- مرگ و میر ناشی از :
1-خفگی
2-تروما
3-سکته قلبی
4-پارگی نسوج و سائیدگی
5-برق گرفتگی
6-عفونت
ب- خسارات مالی :
1-تخریب پل ها
2-تخریب جاده ها
3-تخریب زمینهای کشاورزی
4-تخریب چاه و قنوات
5-تخریب بندها و سد ها
6-تخریب منازل مسکونی
7-تخریب منابع زیر بنایی شهری
8-مشکلات امنیت اجتماعی و اخلاقی
انواع سیلابها و شدت جریان آنها:
سیل ناگهانیFLOSh FLOOD:
اینگونه سیلها در اثر بارشهای ناگهانی و شدید اتفاق میافتد ناهمواریهای سطح زمین،شرایط خاک و پوشش گیاهی نقش مهمی در وسعت و قدرت اینگونه سیلابها دارد.
طغیان رودخانه FIVER FLOOD:
طغیان روخانهها در نتیجه بارندگی در مناطق بالادست رودخانه، آب شدن برف در ارتفاعات و یا پیوستن رودهای دیگر به رودخانه میباشد.
سیل شهریURBAN FLOOD:
میتواند درنتیجه بارندگی شدید و ناگهانی در مناطق خاصی از شهر، پاره شدن و شکستن دیواره سدها، آبندانهای بالادست از جمله علل سیلابهای شهری باشد که عدم کانالهای مناسب در سیستم فاضلاب قدرت و مشکلات سیلهای شهری را مضاعف میکند.
تفاوت سیل با طغیان:
سیل حرکت آب به صورتی که هر چه در مسیر خود دارد را به همراه ببرد و طغیان به سکون این آبها و پیوستن آن به آب رودخانه ها، دریاچه ها و در نتیجه بالا آمدن سطح آبهای جاری و زیر آب رفتن مناطق مسکونی و کشاورزی گفته می شود.
خطراتی که در جریانات سیل وجود دارد:
با علم به این موضوع که سیلاب وجاری شدن سیل قدرت عظیمی در خراب کردن ، ویران کردن و از جا کندن گیاهان، درختان، بناها، پلها و موجودات زنده دارد باید به خطر وجود حفرههای مکشی، گردابها، آب سرد و سنگین، اجسام و نخالههای موجود در جریان که به صورت معلق وجود دارند پایههای پلها و نیز آلودگی سیلاب به انواع سموم، مواد شیمیایی،فاضلاب، نیز توجه داشت.
تجهیزات انفرادی و تیمی جستجو و نجات در سیلاب:
انفرادی تیمی
جلیقه نجات قایق بادی مخصوص سیلاب
کلاه ایمنی مخصوص تجهیزات اولیه پزشکی
سوت برانکارد مخصوص آب
چاقوی مخصوص طناب استاتیک ضد آب به مقدار لازم جهت کارگاه
لباس مخصوص(وت سوت) تسمه جهت کارگاه
رادیو فرستنده سیستم کامل بیسیم
کفش مخصوص انواع قرقره و اتصالات
طنابچه لولههای شناور-شیلنگ آتش نشانی
صندلی فرود کیسه پرتاب شونده طناب نجات
دستکش
کارابین حداقل 2عدد
وظایف امدادگر نجات در سیلاب:
1- مشخص کردن هدف
2- تعیین جایگاه امدادگر و مطیع دستور بودن
3- عدم توقع و چشم داشت
4- داشتن روحیه بالا و اعتماد به نفس
5- برخورداری از فاکتورهای آمادگی جسمانی
6- فراگیر اصول و فنون
7- دارای قدرت ارزیابی
8- نگهداری صحیح وسایل و تجهیزات امداد
9- اطمینان از اتمام کار
10- تماس و ارتباط با سازمان امداد ونجات
11- توانایی مستندسازی حوادث رخ داده
تحلیل سیلاب منطقه ای
یکی از روشهای محاسبه سیلاب در حوضه یا زیرحوضه های فاقد آمار روش تحلیل سیلاب منطقه ای است. برای این کار حوضه ها باید وضعیت اکولوژیکی نسبتا مشابهی داشته باشند. نمونه زیر مثالی کاربردی است که برای حوضه و زیرحوضه های آبخیز شمس آباد انجام شده است:
اولین قدم مراحل آزمون همگنی است که برای ایستگاهها (آزمون لانگبین) انجام شد نتایج ان در جدول 1 ارایه شده است. در ستون اول تا سوم این جدول دبی سیلاب با دوره برگشت 2 و 10 سال و نسبت آنها تعیین شده است. پس از محاسبه عامل یکنواختی، دبی یکنواخت شده و دوره برگشت مربوطه مشخص شد. سپس با استفاده از نمودار مربوطه نتیجه همگنی ایستگاهها بدست آمد (شکل1) . با استناد به نتایج این آزمون ایستگاه باهوکلات با سایر ایستگاهها ناهمگن تشخیص داده شد. لذا این ایستگاه از لیست ایستگاههای مورد مطالعه حذف گردید و آزمون مجددا با بقیه ایستگاهها تکرار شد. در دور دوم با توجه به تغییرعامل یکنواختی سایر ایستگاهها در محدوده مورد قبول قرار گرفتند (شکل2). به این ترتیب همگنی 8 ایستگاه برای انجام تجزیه و تحلیل سیلاب منطقه ای تثبیت گردید( جدول 2). در ادامه کار برای بدست آوردن رابطه ریاضی منطقه ای مساحت- دبی در ایستگاههای مورد نظر اقدام شد( شکل3) همانطور که از شکل مربوطه و رابطه بدست آمده پیداست این رابطه برای ایستگاههای مورد نظر معنی دار نیست لذا برآورد دبیهای حداکثر لحظه ای برای واحدهای هیدرولوژیکی حوضه آبخیز شمس آباد مطلوب بنظر نمی رسد. باید گفت معنی دار نبودن این رابطه به وضعیت اقلیمی منطقه مذکور که بارش ها بصورت رگبارهای شدید و در سطوح کوچکتر اتفاق می افتد ارتباط پیدا می کند. بویژه آنکه ایستگاههای مورد مطالعه از سطح نسبتا وسیعی نیز برخوردارند و بطور معمول در اینگونه مناطق رگبارهای کوتاه مدت که بعضا منجر به سیلابهای بزرگ می شوند تمام سطح حوضه را در بر نمی گیرند و لذا رابطه معنی داری بین سطح حوضه و دبی سیلابها برقرار نمی باشد. مطالعات و بررسی های بعمل آمده نیز نشان می دهد که همیشه رابطه مستقیمی بین سطح حوضه و مخصوصا دبی پیک لحظه ای برقرار نمی باشد. معمولا حوضه های کوچکتر که خیلی سریع به بارش مولد سیلاب پاسخ می دهند دارای دبی پیک لحظه ای بالایی هستند و هرچه سطح حوضه بزرگتر می شود دبی اوج لحظه ای کمتر شده ولی حجم سیلاب بیشتر می شود.
سیلخیزی و تغییرات کاربری اراضی:
فزونی و جاری شدن سیلابهای مخرب یکی از پیامدهای جدی بیابانزایی بشمار می روند. بر اساس آمار و ارقام منتشر شده تعداد دفعات وقوع سیل در ایران از ۱۷۹ مورد (دهه ۱۳۳۰) به ۲۰۵۳ مورد (دهه ۱۳۸۰) رسیده است که افزایشی بیشتر از 10 برابر را نشان می دهد. بررسی مجموعه عوامل زیست محیطی که زمینه ساز این حوادث هستند نشانمیدهد که دخالت انسان در چرخه طبیعی آب از طریق تخریب پوشش گیاهی در عرصههای آبخیز،کاربری غیر اصولی اراضی، توسعه سطوح غیر قابل نفوذ و امثال آن احتمال سیلخیزی را در مناطق گوناگون افزایش داده است. کاهش تغذیهی سفرههای آب شیرین زیرزمینی بدلیل کاهش نفوذپذیری اراضی بالادست حوضهها که به نوبه خود بر اثر تغییر کاربریها و تخریب پوشش گیاهی رخ داده است باعث گردیده هم آب بارشها کمتر صرف تغذیه منابع آب زیرزمینی شود و هم سبب بروز روانابهای پرحجم و سیلآسا شده که خاکها را ازجای خود جدا نموده و سبب زوال پوشش گیاهی میشود. تغذیه آبخوان دشت تهران هم که در طول تاریخ زمین شناسى، از طریق ریزشهاى جوى، جریان رودخانههاى دائمى و فصلى و در روی مخروط افکنهها و مسیلها، بسترهاى شن و ماسهاى، با نفوذپذیرى و ضریب ذخیره بالا، صورت می گرفته اکنون در معرض خطرات بالقوه طبیعی از جمله سیل قرار دارد. این منطقه شهری بر روی دشت سیلابی رودخانه هایی مانند دارآباد، کن، گلابدره ، حصارک ، فرحزاد ، درکه ، ولنجک و دربند واقع شده که هر کدام می توانند مولد سیلابهای مهیبی باشند. گسترش بی رویه پایتخت بر روی آبرفت های درشت دانه که بهترین محل برای نفوذ و تغذیه سفره آب زیرزمینی می باشد سبب شده است که مقادیر قابل توجهی از نزولات جوی و جریانات سطحی که قبلا در این مناطق نفوذ می کرد بصورت رواناب و سیلاب آنهم در سطح خیابانهای تهران جاری شده و مشکلاتی را برای شهروندان و حمل و نقل شهری بوجود آورد از این رو توسعه فیزیکی پایتخت که بنا به ملاحظات سیاسی و فرایندهای اتفاقی روی داده دو تاثیر آشکار و مشخص بر منابع آب داشته است یعنی علاوه بر کاهش میزان نفوذ باران، مقدار جریانات سطحی و سیلابها را نیز افزایش داده است
از طرفی ساخت و سازهای بی رویه در حاشیه رودخانه ها نه تنها حریم رودخانه ها را آسیب پذیر کرده، که موجب تهدید شهر توسط سیلاب های احتمالی نیز گردیده است. اکنون با نگاهی به آبخیزهای بالادست شهرستان تهران که از مهمترین جلوههای کوهستانی بشمار می روند مشاهده می شود که تخریب عرصه های طبیعی و تغییر آنها به کاربریهایی مانند ویلاسازی، شهرک سازی و امثال آن سطوح غیر قابل نفوذی را برای نزولات آسمانی این ناحیه از تهران که مقدار آن تا 500 میلیمتر هم می رسد بوجود آورده است. سطوح غیر قابل نفوذ به نوبه خود زمینه مناسبی برای بروز سیلاب را فراهم کرده که این سیلاب ها هم نهایتا در ارامگاه خود که پایاب حوضه تهران واقع در کویرهای شور و نمکی جنوب پایتخت است آغشته به نمک شده و سبب ساز توسعه کویر می شوند. با تابش شدید آفتاب و تبخیر 2500 میلیمتری دشت تهران، رطوبت موجود در سطح کویرهای نمکی از بین رفته و بادهای تابستانی این منطقه که غالبا از سمت جنوب شرق یعنی کویر نمک و دشت کویر (باد غالب دشت تهران در فصولی غیر از تابستان از غرب به شرق است) بسمت تهران می وزد موجبات وزش بادهای گرد و غباری آنهم از نوع نمکی را فراهم می کند. به این ترتیب بسیاری از شاخص های شناخته شده بیابانزایی هم اکنون در پایتخت و مناطق اطراف آن نمودی آشکار پیدا کرده اند که در غوغای مسایل سیاسی پایتخت کمتر به آن توجه می شود و متاسفانه مثل بسیاری از پدیده های زیانبار دیگر ، زمانی در صدد چاره جویی بر می آییم که یا کار از کار گذشته است و یا با صرف هزینه های گزافی امکان چارجویی میسر می شود ! البته اگر میسر شود!
جمع بندی نتایج
سیل یک پدیده طبیعی است که جوامع بشری آن را به عنوان یک واقعه اجتناب ناپذیر پذیرفتهاند اما رویداد، اندازه و تکرار سیل ناشی از عوامل متعددی است که بسته به شرایط اقلیمی، طبیعی و جغرافیایی هر منطقه تغییر میکند.بهمین دلیل رابطه بین بارندگی و رواناب به طور محسوسی از حوضهای به حوضه دیگر فرق میکند و نه فقط هر حوضه بلکه هر زیر حوضه شرایط و یژه خود را دارد که با یستی مستقلاً مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اینکه برای جلوگیری از بروز اینگونه پدیدههای زیانبار در حال حاضر نمیتوان در عوامل و عناصر جوی تغییری ایجاد نمود. بنابراین هرگونه راه حل اصولی و چاره ساز را باید در روی زمین و اختصاصاً در حوضههای آبخیز جستجو کرد از این نظر مناطقی که پتانسیل بالایی در تولید سیل دارند باید بطریقی شناسایی شوند. در این ارتباط اولین اقدامی که برای کاهش خطر سیل مطرح میشود مهار سیل در سر منشاء آن یعنی زیرحوضههای آبخیز است.مسلماً برای انجام اینکار نیاز به شناسایی مناطق سیل خیز در داخل حوضه میباشد، زیرا به دلیل وسعت زیاد و گستردگی حوضههای آبخیز انجام عملیات اجرایی و اصلاحی در سراسر حوضه امکان پذیر نبوده و حتی در صورت عدم بررسی دقیق میتواند امکان تشدید دبی اوج را با تغییر همزمانی دبی های اوج زیر حوضهها سبب گردد. لذا باید بطریقی مناطق سیلخیز شناسایی شوند، تا امکان عملیات اجرایی و اصلاحی در سطوح کوچکتر و خطر ساز فراهم شود.برای این منظور از مدلهای رایانهای متنوعی که برای شبیه سازی حوضههای آبخیز ارائه شده است می توان استفاده نمود. این مدلها بطور گسترده ای برای پیشبینی سیلاب بکار گرفته شده است. در اینگونه مطالعات معمولاً از مدلهای یک پارچه(Lumped) استفاده شده و حوضه آبخیز با هر وسعتی بعنوان یک واحد تلقی شده است.اما از آنجا که حوضههای آبخیز از وسعت قابل ملاحظهای برخوردارند، اینکه کدام قسمت حوضه پتانسیل بیشتری در تولید سیل دارند، مشخص نمیشود. به این ترتیب عملیات اجرایی و اصلاحی برای پیشگیری و مهار سیلاب در داخل حوضه آبخیز با مشکل مواجه میشود و چه بسا در پارهای از موارد اقدامات انجام شده تأثیری در تخفیف سیل نداشته است زیرا کانونهای تولید سیل و خطرزا در داخل حوضه مشخص و معرفی نشده است. تحقیق حاضر معرفی روشی بود که با استفاده از مدلهای ریاضی هیدرولوژی توانست ضمن در نظر گرفتن اثرات متقابل عوامل موثر بر سیلخیزی، مناطق خطرساز و سیلخیز را در داخل حوضه تعیین نموده و بعبارتی شدت سیل خیزی را در هر یک از زیر حوضهها و یا واحدهای هیدرولوژیکی اولویت بندی نماید.
برای دانلود میتوانید فایل زیر را دانلود نمایید
روز هم مثل قبل شماره بین المللی هلال احمر
- ۷۴۰ نمایش